• /
نقد و تحليل ترجمه هاى فارسى هشتاد خطبه اول نهج البلاغه

نقد و تحليل ترجمه هاى فارسى هشتاد خطبه اول نهج البلاغه

اسماعيل دخيلى کهنويى

نهج البلاغه گزيده اى از سخنان، خطبه ها و نامه هاى اميرالمؤمنين على(ع) است که مرحوم سيد رضى (م 406ه.ق) براساس ذوق ادبى خويش فراهم آورده است; اما با وجود اين، در کنار درخشش ادبى، اين کتاب در برگيرنده مباحث گسترده توحيدى، اجتماعى، اخلاقى و سياسى است به طورى که مى توان آن را «کتاب زندگى » نام نهاد.

از جمله شاخصه هاى اين کتاب، ترجمه هاى متعدد آن است به گونه اى که مى توان گفت در حوزه تمدن اسلامى، بعد از قرآن کريم، هيچ کتابى به اندازه نهج البلاغه، ترجمه هاى متنوع نداشته است. هر چند که براى دست يابى به ترجمه اى مطلوب راهى بس دراز در پيش داريم.

اوج ادبى نهج البلاغه و گذشت اعصار و دگرگونى هاى زبانى، آن را براى نسل امروز عرب زبان دير فهم ساخته است و ديگر مردمان نيز، براى آشنايى مستقيم با انديشه هاى متعالى على(ع) راهى جز ترجمه ها و شرح هاى اين کتاب ندارند. «ترجمه » از سابقه اى طولانى بر خوردار است و آغاز آن به پيدايش تنوع زبان ها و نيازهاى بشر به ايجاد ارتباط زبانى بر مى گردد. ترجمه نهج البلاغه به زبان فارسى با صدر اسلام و ترجمه قرآن پيوند خورده است. ولى مباحث مربوط به «فن ترجمه » چندان جدى گرفته نشده است.

در سال هاى اخير با گسترش دانش زبان شناسى و ارائه نظريه هاى جديد و متنوع زبان شناختى، ترجمه به مثابه علم، مطرح، و مبانى، مراحل و موانع آن شناسايى شده است.

محدوديت هاى موجود در امر ترجمه، همچون حفظ محتوا در قالب زبانى ديگر، آن را به امرى فنى و هنرى تبديل نموده است که شايد پيچيده تر از فرايند تاليف باشد.

«نقد» نيز سابقه اى طولانى دارد ولى تدوين «مبانى و روش هاى نقد» به سال هاى اخير بر مى گردد. در خصوص کتابى همچون نهج البلاغه، کمترين انتظارى که مى توان داشت اين است که در مقابل هر ترجمه نهج البلاغه، حداقل نقدهاى علمى و همه جانبه از سوى محققين داشته باشيم. ولى تا به حال به غيراز چند نقد معرفى گونه، هيچ نقد جدى بر ترجمه هاى نهج البلاغه ارائه نشده است.

اهداف اين تحقيق عبارت است از:

1. بيان ضرورت دقت در ترجمه متون حديثى خصوصا نهج البلاغه; 2. مرورى بر «مبانى ترجمه » و «مبانى نقد ترجمه » و تبيين ويژگى هاى بايسته «ترجمه نهج البلاغه »; 3. بررسى سير تاريخى ترجمه هاى فارسى نهج البلاغه و معرفى ترجمه هاى چاپى نهج البلاغه به زبان فارسي; 4. شناسايى لغزشگاه هاى مترجمين نهج البلاغه (در 80 خطبه اول).

روش تحقيق

تحقيق حاضر به روش کتابخانه اى و در مواردى براى تهيه زندگى نامه مترجمين معاصر، به صورت مصاحبه اى انجام پذيرفته است. ابتدا با تهيه کتاب شناسى مفصلى با کارهاى پيشينيان آشنا و در دو زمينه «مبانى ترجمه و نقد» و «نهج البلاغه » مطالعات مقدماتى انجام شده است.

سپس با بررسى تطبيقى ترجمه هاى نهج البلاغه موارد اختلاف در ترجمه ها شناسايى و ضمن مراجعه به شروح نهج البلاغه و کتب لغت، به تعديل و ترجيح آرا پرداخته شد و در صورت امکان ترجمه اى مطلوب پيشنهاد شد.

چکيده مباحث

اين پايان نامه در سه فصل تنظيم گشته است: فصل اول: «مبانى ترجمه و نقد». در اين فصل به مرور يافته هاى زبان شناختى و مباحث «فن ترجمه » مى پردازد و در خصوص جواز شرعى ترجمه و ويژگى هاى ترجمه متون مقدس، نقش کتب لغت در ترجمه، ترجمه ضرب المثل ها و اشعار بحث و بررسى شده است. در مجموع، موانع ارائه ترجمه ايده آل از نهج البلاغه چنين بيان شده است:

1. تفاوت زمان تاليف و ترجمه: همزمانى کامل در نگارش اثر و ترجمه آن خيلى نادر است. معمولا متن اصلى در زمان معينى نوشته شده و زمان ترجمه اثر، اغلب بعد از به عمل آمدن متن مبدا است. ترجمه متن با بعد زمانى بيش از هزار سال، کارى بس پيچيده و دشوار است.

2. تفاوت ساختار فکرى و روحى نويسنده و مترجم: مترجم و نويسنده، انسان هايى متفاوتند که با مختصات روانى، اجتماعى و فرهنگى خاص تعريف مى شوند. اين مشکل در مورد ترجمه متون مقدس، نمود بيشترى دارد. مترجم تا در فضاى روحى و معنوى نهج البلاغه استشمام ننمايد نمى تواند ترجمه خوبى اراءه دهد.

3. تفاوت محيط اجتماعى و فرهنگى: متن مبدا در محيطى اجتماعى و فرهنگى پديد آمده که در برگيرنده قالب ها و کدهاى مشخصى است. محيط مقصد همان محيط مبدا نيست، به خصوص اگر فاصله جغرافيايى و فاصله زمانى زياد باشد.

4. تفاوت مخاطب: متن مبدا به وسيله مخاطبى دريافت شده که به طور مشخصى محدود و معين شده است. مخاطبان على(ع) در نهج البلاغه متعدد و از لحاظ فکرى گونه گونند و مخاطب امروزين نهج البلاغه، فضاى فکرى مخاطب آن روز را ندارد.

5. تفاوت زبان گفتارى با زبان نوشتارى: بخش بزرگى از نهج البلاغه، خطبه ها و حکمت هاى على(ع) مى باشد که زبان گفتارى است; در حالى که مترجمين در تلاشند آن را به صورت نوشتارى ترجمه کنند و در اين ميان تفاوت ساختارى زبان گفتارى با زبان نوشتارى موجب نارسايى ترجمه مى شود.

6. تفاوت ساختار زبان عربى و فارسى: ساختار صورى و معنايى زبان ها با يکديگر متفاوت است. خصوصا تنگناهاى ترجمه و دشوارى هاى آن ميان عربى و فارسى بيش از زبان هاى ديگر مى باشد. سه دليل عمده براى اين ادعا وجود دارد:

الف) ميان اين دو زبان تداخل، آميزش، همانندى و وام دهى وجود دارد;

ب) دو زبان عربى و فارسى از خانواده زبان واحدى نيستند; زبان عربى از خانواده زبان هاى «سامى » و زبان فارسى از خانواده زبان هاى «هند و اروپايى » است;

ج) اختلاف ساختارهاى نحوى و ظرف هاى زبانى عربى و فارسى

7. تنوع سبک و موضوعات مطرح شده در نهج البلاغه: اين موضوعات شامل خطبه، نامه، جملات قصار و مطالب متنوعى همچون نيايش، حماسه، مدح، اندرز و... مى شود. امام على(ع) در به کار بردن واژه ها، تعبيرات و استعارات رعايت اقتضاى کلام را نموده اند و بايد در ترجمه منعکس شوند.

فصل دوم: در اين فصل جهت آشنايى با گستره ترجمه هاى نهج البلاغه ابتدا به ذکر فهرست وار شرح هاى فارسى نهج البلاغه (چاپى و غير چاپى) پرداخته شده و ترجمه هاى نهج البلاغه به زبان هاى اردو، انگليسى و ساير زبان هاى اروپايى فهرست شده است. سپس به معرفى ترجمه هاى فارسى چاپى نهج البلاغه به ترتيب تاريخى پرداخته شده. که در مورد هر ترجمه مطالب زير بيان شده است:

الف) معرفى ترجمه و مشخصات چاپى آن;

ب) آشنايى با مترجم و زندگى نامه وي;

ج) شيوه کار مترجم و سبک وى و بيان نمونه ترجمه.

ترجمه هاى معرفى شده عبارتند از:

1. ترجمه نهج البلاغه، مترجم نامعلوم (قرن پنجم و ششم)، تصحيح دکتر عزيز الله جوينى، چاپ دوم، انتشارات دانشگاه تهران، تابستان 1377.

2. ترجمه نهج البلاغه، حسين بن شرف الدين اردبيلى (م 950ه.ق)، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت(ع).

3. ترجمه نهج البلاغه، ملا فتح الله کاشانى «تنبيه الغافلين و تذکرة العارفين » (متوفاى 988ه.ق)، تصحيح و ويرايش سيد محمد جواد ذهنى تهرانى، 2ج، چاپ اول، انتشارات پيام حق، تابستان 1378.

4.سخنان على(ع) از نهج البلاغه، جواد فاضل لاريجانى (م 1380ه.ق)، به اهتمام حسن سادات ناصرى، چاپ 21، مؤسسه انتشارات سوره وابسته به حوزه هنرى سازمان تبليغات اسلامى، تهران 1375.

اين ترجمه در فاصله 1321 تا 1330 هجرى شمسى انجام پذيرفته است.

5. ترجمه و شرح نهج البلاغه، حاج سيد علينفى فيض الاسلام، به خط طاهر خوشنويس، چاپ دوم، انتشارات فقيه، 1377.

اين ترجمه بارها توسط ناشران مختلف نشر يافته و نوبت چاپ و تيراژ آن دقيقا معلوم نيست. ترجمه آن بين سال هاى 1365و 1370هجرى قمرى انجام يافته است.

6. ترجمه منظوم نهج البلاغه، محمد على انصارى قمى، خط حسن هريسى، 10 جلد در 5 مجلد، ناشر: خود مؤلف.

در مجموعه دو جلدى که گزينشى از ترجمه ده جلدى است ترجمه هاى منظوم حذف شده و تنها ترجمه منثور آورده شده است. اين چاپ دو جلدى، بار ديگر به قطع جيبى با جلدى زيبا چاپ شده ولى متن اصلى همان افست چاپ قبلى است. اين کتاب را انتشارات نوين و نشر جمعه انتشار داده اند و تاريخ چاپ ندارد.

7. نهج البلاغه ميراث درخشان امام على(ع)، محمد مقيمى، چاپ دوم، کتابفروشى سعيدى، تهران.

مقدمه اين ترجمه 1/4/1354هجرى شمسي/ 13/7/1395هجرى قمرى نگارش يافته است.

8. نهج البلاغه در سخنان على(ع)، محسن فارسى، چاپ هشتم، مؤسسه انتشارات اميرکبير، تهران 1363.

اين ترجمه در روز عيد فطر سال 1397 هجرى قمري/ 24 شهريور 1356 به پايان رسيده و چاپ اول در سال 1357 منتشر شده است.

9. ترجمه نهج البلاغه، دکتر محمد جواد شريعت، چاپ اول، اتتشارات اساطير، 1357.

10. ترجمه نهج البلاغه، احمد سپهر خراسانى، چاپ اول، مؤسسه نشر اشرفى، بهار 1358.

11. ترجمه نهج البلاغه، داريوش شاهين، چاپ اول، سازمان انتشارات جاويدان، 1359هجرى شمسى.

12. ترجمه نهج البلاغه، سيد عبدالمطلب شيرازى، با تشويق و هميارى مدرسه عالى شهيد مطهرى، چاپخانه مروى، 1401 هجرى قمرى.

13. ترجمه گويا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه، زير نظر استاد محقق آيت الله مکارم شيرازى به قلم دانشمندان محترم: محمد رضا آشتيانى و محمد جعفر امامى، 3ج، چاپ اول، ناشر مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، 1359هجرى شمسي/ 1401 هجرى قمرى.

14. ترجمه نهج البلاغه، دکتر اسدالله مبشرى، چاپ هفتم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1373.

تاريخ چاپ اول اين ترجمه به دست نيامد، ولى قابل ذکر است که اين ترجمه را شهيد دکتر محمد جواد باهنر و دکتر سيد مرتضى آيت الله زاده شيرازى مقابله و بررسى نموده اند.

15. ترجمه نهج البلاغه، مصطفى زمانى، چاپ اول، مؤسسه انتشارات نبوى بهار 1362.

چاپ هاى ديگرى از اين ترجمه توسط انتشارات پيام اسلام منتشر شده است.

16. ترجمه نهج البلاغه، آية الله شيخ محمد على شرقى، چاپ اول، دارالکتب الاسلامية، شهريور 1369.

17. ترجمه نهج البلاغه، سيد نبى الدين اوليايى، انتشارات فردين.

18. ترجمه نهج البلاغه (همراه با شرح شيخ محمد عبده)، على اصغر فقيهى، چاپ دوم، انتشارات صبا، پاييز 1376.

اين ترجمه در روز اول، ماه مبارک رمضان 1402/2/4/1361 آغاز و در 28 شعبان المعظم 1409/16/1/1368 پايان يافته است.

19. ترجمه نهج البلاغه، دکتر سيد جعفر شهيدى، چاپ دهم، شرکت انتشارت علمى و فرهنگى، 1376.

اين ترجمه در سال 1379 کتاب سال جمهورى اسلامى ايران برگزيده شده است.

20. پرتوى از نهج البلاغه، دکتر سيد محمد مهدى جعفرى، چاپ اول، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، پاييز 1372.

اين ترجمه ويرايش توام با تحقيقات مفصلى است از ترجمه آية الله طالقانى از 81 خطبه اول نهج البلاغه، که در سال 1325هجرى شمسى انتشار يافته بود.

21 . خورشيد بى غروب نهج البلاغه، عبدالمجيد معاديخواه با همکارى بنياد فرهنگى دکتر غلامحسين مروى، چاپ اول، نشر ذره، 1373.

22. سخنان على(ع) از نهج البلاغه، ترجمه آية الله عرب باغى و جواد فاضل، چاپ اول ناشر: دنياى کتاب، 1376.

بخش اول اين کتاب توسط مرحوم عرب باغى نگارش يافته و بخش دوم در برگيرنده قسمت هايى از نهج البلاغه به ترجمه جواد فاضل است که با ترجمه جمله هايى از خطبه 213 آغاز مى شود.

چاپ ديگرى از اين کتاب با عنوان: نهج البلاغه، ترجمه کامل متن کليه خطبه ها از اميرمؤمنان على(ع) در خطبه هاى جمعه، تاليف مرحوم عرب باغى و بدون نام ناشر و تاريخ نشر در 412ص منتشر شده است و از قراين به نظر مى رسد در سال 1372 هجرى شمسى چاپ شده باشد. در اين چاپ تنها بخش اول آمده و ترجمه جواد فاضل را به همراه ندارد.

23. ترجمه نهج البلاغه، ناصر احمد زاده، چاپ اول، انتشارات اشرفى، تهران 1377.

24. ترجمه روان نهج البلاغه، سيد کاظم ارفع، چاپ اول، انتشارت فيض کاشانى، شهريور 1378.

25. سروش خدا در سرود على(ع)، ذبيح الله منصورى، ويرايش، تصحيح و تنظيم فهرست ها پژمان خوانسارى، چاپ اول، نقش انديشه 1378.

26. ترجمه نهج البلاغه، حجة الاسلام و المسلمين عمران عليزاده، چاپ اول، ناشر مؤلف.

چاپ ديگرى از اين اثر در 3 مجلد با قطع جيبى با همکارى اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامى آذربايجان شرقى در تابستان 1379 به مناسبت سال اميرالمؤمنين على(ع) انتشار يافته است.

27. ترجمه نهج البلاغه، حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ حسين انصاريان، ويراستار حسين استاد ولى، چاپ اول، انتشارات پيام آزادى، تهران 1378.

28. ترجمه نهج البلاغه، محمد بهشتى، چاپ سوم، انتشارات شهريور با همکارى انتشارات تابان، 1379.

29. ترجمه نهج البلاغه، علامه محمد تقى جعفرى، به اهتمام على جعفرى و زير نظر داريوش شاهين، چاپ اول، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

30. ترجمه نهج البلاغه، کاظم عابدينى مطلق، چاپ اول، مؤسسه انتشاراتى آفرينه، 1378.

31. ترجمه نهج البلاغه، حجة السلام والمسلمين محمد دشتى، چاپ اول، مؤسسه فرهنگى تحقيقاتى اميرالمؤمنين(ع)، نشر لقمان، بهار1379.

32. ترجمه نهج البلاغه، ناهيدآقا ميرزايى، چاپ اول، بى نا، خرداد1379.

تمام ترجمه هاى فوق به استثناى آخرين ترجمه که بعد از تنظيم پايان نامه منتشر شده است در اين پايان نامه به تفصيل معرفى شده اند. در نگاهى کلى مى توان گفت که سابقه ترجمه نهج البلاغه به قرن پنجم برمى گردد خصوصا خراسانيان از نخستين شارحان و پژوهندگان نهج البلاغه بوده اند. اوج ترجمه نهج البلاغه در دوره صفويه است که مترجمانى چون حسين بن شرف الدين اردبيلى و ملا فتح الله کاشانى، و... به ترجمه نهج البلاغه همت گماشتند.

در سال هاى پس از 1320 هجرى شمسى با گسترش نهضت احياى تفکر دينى در ايران، شاهد ترجمه هايى همچون ترجمه جواد فاضل، آية الله طالقانى و فيض الاسلام و... مى باشيم.

پيروزى انقلاب اسلامى ايران زرين ترين برگ هاى تاريخ ترجمه نهج البلاغه را به خود اختصاص داده به طورى که در حدود 22 سال پس از انقلاب بيش از 22 ترجمه از نهج البلاغه ارائه شده است. نام گذارى سال 1379 به نام «سال اميرالمؤمنين » از سوى رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آية الله خامنه اى، انديشمندان و شيفگان اميرالمؤمنين(ع) را به تلاشى مضاعف برانگيخته است و در شش ماه اول سال، شاهد دو ترجمه جديد از نهج البلاغه بوده ايم.

فصل سوم: در اين فصل به بررسى و تحليل ترجمه عباراتى برگزيده از 80 خطبه اول نهج البلاغه پرداخته شده است. ضمن نقد ترجمه هاى نهج البلاغه و بررسى تطبيقى آنها آشکار شد که تعدادى از عبارات خاص از عمده ترين لغزشگاه هاى مترجمين است و حداقل چندتن از مترجمين اين عبارات را نادرست ترجمه کرده اند.

در اين فصل جهت پرهيز از اطناب، تنها 38 جمله بررسى شد و ضمن مراجعه به شروح نهج البلاغه و بررسى تطبيقى ترجمه ها و استفاده از کتب لغت معتبر، ترجمه اى براى عبارت مورد بحث پيشنهاد شده است که گاهى نيز نادر وشاذ مى باشد.

کلام آخر اين که، ترجمه هاى نهج البلاغه در مسير زمان فرايند تکاملى داشته اند ولى رسيدن به ترجمه اى مطلوب، تلاشى مضاعف و فعاليتى علمى و گروهى را مى طلبد.

منبع:فصلنامه پژوهش و حوزه، شماره 3.

 

ارسال شده در : 1389/9/8 - 08:30:39

این صفحه را برای یک دوست بفرستید.

با تشکر ! پيام شما ارسال شد
ارسال شده در : 1389/9/8 - 08:30:39

این صفحه را برای یک دوست بفرستید.

با تشکر ! پيام شما ارسال شد