• /
در شعب ابيطالب


در شعب ابيطالب

على پيوسته در كنار پيغمبر بود و نگهبانى او مى‏نمود ابن ابى الحديد از امالى محمد بن حبيب آورده است:

«ابوطالب بر جان پيغمبر مى‏ترسيد.بسا شب هنگام نزد بستر او مى‏رفت و او رابرمى‏خيزاند و على را بجاى وى مى‏خواباند.»

شبى على گفت:«من كشته خواهم شد.»ابوطالب در چند بيت‏بدو چنين گفت:

«پسرم!شكيبا باش كه شكيبايى خردمندانه‏تر است و هر زنده‏اى مى‏ميرد.بلايى است دشوار اما خدا خواسته است دوستى فداى دوستى شود.دوستى والا گهر،كريم و نجيب.اگر مرگى رسيد تنها براى تو نيست،هر زنده‏اى مى‏ميرد.»

على چنين پاسخ مى‏دهد:

«مرا در يارى احمد شكيبايى مى‏فرمايى؟بخدا آنچه گفتم از بيم نبود.من دوست مى‏دارم يارى مرا ببينى و بدانى.من پيوسته فرمان‏بردار تو هستم،من احمد را كه در كودكى و جوانى ستوده است‏براى رضاى خدا يارى مى‏كنم.» (1)

هنگامى كه قريش بنى‏هاشم را در شعب ابو طالب در بندان كردند،ابوطالب در جمله آنان بود.او على را به نگهبانى محمد سفارش مى‏نمود.دور نيست داستانى را كه ابن ابى الحديد آورده در اين روزها رخ داده باشد.

پى‏نوشت:

1.شرح نهج البلاغه،ج 14،ص 64.

على از زبان على يا زندگانى اميرالمومنين(ع) صفحه 12

دكتر سيد جعفر شهيدى

ارسال شده در : 1389/9/5 - 12:10:13

این صفحه را برای یک دوست بفرستید.

با تشکر ! پيام شما ارسال شد
ارسال شده در : 1389/9/5 - 12:10:13

این صفحه را برای یک دوست بفرستید.

با تشکر ! پيام شما ارسال شد